روش موفقيت در بورس و سرمايه گذاري

آموزش بورس به زبان ساده و راهنماي سهام عدالت

روش موفقيت در بورس و سرمايه گذاري

 روش‌ موفقيت (به سبك جان تمپلتون) در بورس: سهام كم‌طرفدار را دريابيد

سرمايه گذاري موفق در بورس با جان تمپلتون

اگر شما واقعا يك سرمايه‌گذار بلندمدت هستيد، به بازار كساد بعنوان موقعيتي براي كسب درآمد نگاه خواهيد كرد. بسياري ازافراد فقط به سهامي كه رشد چشم‌گيري داشته توجه مي‌كنند.

تعداد بسيار زيادي از اين افراد با خريد در سقف قيمت متضرر مي‌شود و سپس بقيه را مقصر مي‌دانند.

شما تازه كار نباشيد، كف قيمتي سهام را بشناسيد و خريد كنيد.

زندگينامه آيكان (سرمايه‌گذار موفق) سرشار از سرمايه‌گذاري ريسك‌پذير، موفق و البته همراه با اشتباهات بزرگ است.

اما در ادامه سلسله مطالب روانشناسي بازار سهام به بررسي خلاصه زندگي‌نامه جان تمپلتون مي‌پردازيم، فردي كه لقب «شكارچي جهاني قيمت مناسب» را يدك مي‌كشد.

اين سرمايه‌گذار مشهور يك توصيه معروف دارد كه شايد كاربرد ويژه‌اي در بازار سرمايه فعلي ايران داشته باشد.

او در يكي از اظهارنظرهاي خود مي‌گويد «اگر شما واقعا يك سرمايه‌گذار بلندمدت هستيد، به بازار كساد به عنوان موقعيتي براي كسب درآمد نگاه خواهيد كرد.»

توصيه‌اي كه بارها در بازار بورس تهران از سوي كارشناسان مطرح شده، اما دريغا كه در بازار كم‌عمق ايران انگيزه كسب نوسان در زوتاه‌مدت حرف اول را مي‌زند.

با اين حال باز هم توصيه مي‌كنيم كه با مطالعه اين بخش از روانشناسي بازار سهام تامل بيشتري در رفتار خود در بازار تامين كنيد، شايد شما هم بتوانيد با عمل به توصيه تمپلتون در مقام يك سرمايه‌گذار بلندمدت، آينده موفقي را براي خود رقم بزنيد.

موفقيت در بازار سن نمي‌شناسد

كتاب 23 اصل موفقيت وارن‌ بافت در تشريح زندگي اين سرمايه‌گذار موفق نوشته است: جان تمپلتون كه اخيرا در 93 سالگي درگذشت از طريق جمع آوري سهام ارزان قيمت در بازارهاي نوپا مانند ژاپن و آرژانتين براي صندوق خود «تمپلتون گراس»، در دهه‌هاي 1950 و 1960 ـ مدت‌ها پيش از آنكه اين بحث به امري عادي بدل شود ـ به سرمايه‌گذاري مشهور تبديل شد.

اما اولين سرمايه‌گذاري عمده او در آمريكا صورت پذيرفت.

در سال 1939، تمپلتون با درك اين موضوع كه جنگ به بحران بزرگ اقتصادي ده ساله، پايان خواهد داد، به ميزان 100 دلار از هر يك از سهامي كه در بورس اوراق بهادار آمريكا كمتر از يك دلار معامله مي‌شد را خريداري كرد. او در مجموع 104 نوع سهام خريد كه آن دسته از سهامي كه دچار ورشكستگي شده بودند را نيز شامل مي‌شد.

چهار سال بعد، برخي از شركت‌هايي كه تمپلتون در آنها سرمايه‌گذاري كرده بود ورشكست شده بودند. اما بسياري از آنها نيز رشد كرده بودند كه برخي از آنها به ميزان 12500 درصد رشد داشتند! در مجموع تمپلتون سرمايه‌گذاري اوليه خود به ميزان 10000 دلار را به 40000 دلار (بيش از يك ميليون دلار امروز) رساند، كه معادل افزايش 41.1 درصد در سال بود.

سهام كم‌طرفدار را دريابيد

اگر اين روش آشنا به نظر مي‌رسد به اين خاطر است كه واقعا روشي آشنا است.

اين روش بر مبناي اصول بنجامين گراهام  قرار داشت. در واقع تمپلتون در دهه 1930 در كلاسي در مورد تحليل اوراق بهادار شركت كرد كه گراهام آن را تدريس مي‌كرد. دقيقا همچون بافت، تمپلتون نيز شكل منحصر به فردي از سيستم اصلي گراهام را براي خود طراحي كرد.

اولين سرمايه‌گذاري عمده تمپلتون نمونه‌اي از سرمايه‌گذاري‌هايي بود كه او در مدت زمان طولاني حرفه سرمايه‌گذاري‌اش انجام مي‌دهد:

تنها قيمت‌هاي مناسب را بخريد. سهام محبوب را ناديده بگيريد، همان سهامي كه سهامداران اصلي آن حقوقي هستند (و به تبع آن در موقع لازم مورد حمايت قرار مي‌گيرند) و تحليل‌گران وال‌استريت آنها را پيگيري مي‌كنند. خودتان به جست‌وجو بپردازيد تا سهامي را بيابيد كه افراد كمي به آن علاقمند هستند.

اما تمپلتون نسبت به گراهام و حتي بافت، محدوده وسيع‌تري را در نظر مي‌گرفت؛ او تمام دنيا را جست‌وجو مي‌كرد تا شركت‌هايي را بيابد كه بتوان آنها را با قيمتي بسيار كمتر از ارزش واقعي شان خريداري كرد.

در بازار رو به نزول، خريد كنيد. بهترين زمان براي خريد هنگامي است كه بازار كساد است و اغلب سرمايه‌گذاران از جمله حرفه‌اي‌ها از سرمايه‌گذاري به شدت مي‌ترسند.

تمپلتون همچون بافت و گراهام، تنها زماني سرمايه‌گذاري مي‌كند كه بتواند از حاشيه امنيت زياد در مورد آن مطمئن باشد. محتمل‌ترين زمان براي برخورداري از چنين حاشيه امنيتي، هنگامي است كه بازار بسيار ضعيف شده است.

از اين لحاظ او شبيه بافت است كه در زمان سقوط بازارهاي سهام، ولخرجي مي‌كند و در زمان‌هاي ديگر بايد ماه‌ها و يا مدت بيشتري صبورانه منتظر باشد تا سرمايه‌گذاري منطبق با معيارهايش را بيابد. تمپلتون با اتخاذ ديدگاهي جهاني مي‌دانست كه تقريبا هميشه مي‌تواند در نقطه‌اي از جهان بازاري رو به سقوط بيابد.

اگر مايل به پيروي از روش او هستيد، بر بخش كوچكي از بازار تمركز كنيد و در آن سطح از سرمايه‌گذاري‌ها، همچون گراهام به خريد سهامي بپردازيد كه معيارهاي شما را تامين كند. برخي از اين سرمايه‌گذاري‌ها ممكن است با زيان همراه شود، اما سودها آنقدر زياد است كه آن زيان‌ها را جبران خواهد كرد.

با يك «جرقه» سرمايه‌گذاري كنيد

تمپلتون به دنبال رويدادي است (از قبيل پيدايش جنگ جهاني دوم كه به بحران بزرگ خاتمه داد و از شروع رونقي جديد خبر داد) كه سرنوشت سرمايه‌گذاري‌هاي او را تغيير مي‌دهد.

به ندرت پيش مي‌آيد كه جرقه‌هاي موجود اينچنين واضح باشند. اغلب موفقيت‌هاي تمپلتون از اين باور او ناشي مي‌شود كه بازارها در درون چرخه‌هايي حركت مي‌كنند كه يك بازار كساد ناگزير پس از يك بازار رو به ‌ترقي مي‌آيد و برعكس. بنابر اين، اين جرقه‌ها تغييرات غير قابل اجتنابي در بازار ايراد مي‌كنند.

اين موارد، اصول اساسي روش سرمايه‌گذاري او است كه در 53 سال بعد از آن نيز ـ البته با اعمال اصلاحات زياد ـ از آنها پيروي كرد. به غير از يك مورد استثناء: تمپلتون براي اولين سرمايه‌گذاري عمده خود در سال 1939 از ابزاري متفاوت استفاده كرد. او 10000 دلار نداشت، بنابراين كل اين مبلغ را وام گرفت!

قدر پول را بدانيد، حتي يك دلار!

جان تمپلتون در سال 1912 در شهر كوچكي در تِنِسي به دنيا آمد. خانواده او در رفاه زندگي مي‌كردند، اما چندان ثروتمند نبودند. هنگامي كه او سال دوم تحصيل در رشته اقتصاد در دانشگاه ييل را سپري مي‌كرد، «بحران بزرگ» رخ داد و پدرش به او گفت كه ديگر توانايي تامين بودجه  تحصيل او را ندارد.

به اين‌ترتيب تمپلتون مجبور شد تا در سال‌هاي پاياني تحصيل در دانشگاه، شغلي براي خود بيابد تا خرج تحصيل خود را تامين كند. در نتيجه مجبور شد تا براي خريد هر چيزي ـ از جمله غذا، لباس، وسايل منزل، و خانه ـ همه جا را به دنبال بهترين قيمت بگردد و در نتيجه ياد گرفت كه چگونه قدر يك دلار را بداند.

او تصميم گرفت تا بودجه خود را گسترش دهد، و كاري كرد كه هر يك دلار براي او كار دو دلار را انجام دهد.

اين كار به روشي در تمام دوران زندگي او بدل شد. و اين كار تحصيل او را تحت تاثير قرار نداد. او با موفقيت فارغ‌التحصيل شد و حتي بورسيه دولتي دانشگاه آكسفورد را به خود اختصاص داد.

تمپلتون هنگامي كه در دانشگاه ييل بود، همچون گراهام مي‌ديد كه قيمت‌هاي سهام نوسان بسيار زيادي دارد در حالي كه ارزش زير بنايي آن شركت‌ها بسيار با ثبات‌تر بود؛ به همين علت به سهام علاقمند شد.

در دانشگاه آكسفورد گرچه حقوق مي‌خواند، اما در حقيقت خود را آماده مي‌كرد تا مشاور سرمايه‌گذاري شود و به ويژه به مطالعه درباره كشورهاي خارجي پرداخت. به اين‌ترتيب موقعيتي به دست آورد تا سفري به كشورهاي اروپايي و ژاپن داشته باشد و از 35 كشور مختلف جهان ديدن كند.

به اطراف خود هم نگاه كنيد

ديدگاه او ـ گرچه هم اكنون عادي شده است اما در دهه 1930 بسيار بديع بود ـ اين بود كه بازارهاي سرمايه‌گذاري جهان با يكديگر مرتبط هستند.

براي تبديل شدن به يك سرمايه‌گذار موفق، تنها درك بازار يك شركت و رقيبان آن، در قلمرو خودش كافي نيست: شما بايد چگونگي تاثير شركت‌ها و اقتصاد كشورهاي خارجي بر سرنوشت آن شركت را نيز درك كنيد.

هنگامي كه تمپلتون به آمريكا بازگشت، به بخش جديد مشاوره سرمايه‌گذاري مريل لينچ در نيويورك پيوست و در سال 1940 يك شركت مشاوره‌اي تاسيس كرد.

روزهاي ابتدايي به سختي پيش مي‌رفت. در پايان جنگ جهاني دوم او هنوز تعداد كمي مشتري داشت، اما ظاهرا نتايج او عالي بود. صحبت از توانايي‌هاي تمپلتون در همه جا پيچيد، سرازير شدن پول به سوي او آغاز شد و در سال 1954 او اولين صندوق سرمايه‌گذاري جهاني را بنيان نهاد.

زماني را هم به تفكر اختصاص دهيد

در نهايت شركت او رشد كرد، تا جايي ‌كه 300 ميليون دلار را مديريت مي‌كرد. تمپلتون خود را تا حدي مشغول كارهاي مستمر اين تجارت ديد كه احساس كرد زمان كافي براي فكر كردن ندارد.

مانند شوارتز، او نيز بر اين باور بود كه براي تبديل شدن به يك سرمايه‌گذار موفق، لازم است زمان كافي داشته باشيد تا منحصرا به تفكر در مورد روند امور بپردازيد.

اما به جاي آنكه قسمت بيشتري از مسووليت‌هاي خود را به ديگران واگذار كند، تمپلتون در سال 1968 تصميم گرفت تا كاملا به اين فعاليت خود خاتمه دهد. او تمام  دارايي ‌هاي خود را به مديريت پيدمونت فروخت و در سن پنجاه و شش سالگي همه چيز را تنها با صندوق توسعه تمپلتون كه پيدمونت آن را نمي‌خواست، دوباره از ابتدا آغاز كرد.

او آمريكا را‌ ترك كرد و از وال‌استريت به زندگي بسيار آرام‌تري در باهاماس نقل مكان كرد. علاوه بر اين، پس از آنكه قيد شهروند آمريكايي بودن را زد و به يك شهروند انگليسي تبديل شد، او مي‌توانست در آنجا معاف از ماليات زندگي كند.

اين نقل مكان مدت‌ها بعد باعث شد تا او در مورد پرداخت ماليات، 100 ميليون دلار سود كند، يعني همان هنگام كه در سال 1992 مجموعه صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري مشترك خود را به گروه فرانكلين فروخت.

از نوامبر 1954، يعني از هنگامي كه او صندوق توسعه تمپلتون را تاسيس كرد تا زماني كه فرانكلين آن را از او خريد، تمپلتون بازده مركب ساليانه معادل 15.5 درصد به دست آورد. در همين مدت شاخص صنعت داوجونز تنها 8.5 درصد در سال رشد داشت.

ركورد صندوق او در بازارهاي راكد، حتي از عملكرد او در كسب درآمد، چشمگير‌تر بود. طبق مطالعات صورت گرفته، در مدت 20 سالي كه به سال 1987 ختم مي‌شود، صندوق توسعه تمپلتون دائما در ميان 20 صندوق برتر از 400 صندوق فعال در بازارهاي رو به ‌ترقي بود.

اما عملكرد اين صندوق به گونه‌اي بوده است كه در بازارهاي رو به تنزل در ميان 5 صندوق برتر قرار داشته است، كه نشان مي‌دهد تمپلتون چگونه تلاش مي‌كرد تا به مهم‌ترين هدف هر سرمايه‌گذار موفق دست يابد: حفظ سرمايه پيش از آنكه در مورد چگونگي افزايش آن نگران باشيد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.